خودتم میدونی بیکاری پس بیا تو یه چایی بزنیم |
||||||
|
** 3 تا پیرزن تصمیم می گیرن شوهر کنن. یه آگهی می دن تو روزنامه:
با یکی ازدواج کن... 2 تا جایزه بگیر!
** زن به شوهرش میگه : می خوای دفتر یادداشتت باشم تا همیشه همراهت باشم ؟ مرد : عزیزم سر رسیدم باش تا هر سال عوضت کنم
** دختره به دوستش زنگ میزنه میگه,یه پسره دنبام راه افتاده,چیکار کنم؟ دوستش میگه خوب تندتر راه برو!! دختره میگه من دارم تند میرم ولی اون خاکتوسر خیلی یواش راه میره
** می دونی چرا زنها بیشتر از مردها عمر می کنند؟ . . . چون زن ندارن!
** میدونی چرا خانم ها کمتر فوتبال بازی می کنند؟
** چون کمتر پیش میاد که یازده تا خانم راضی بشن همزمان یه جور لباس بپوشن!!!!
** یکی خانوم دکتر آزمایشگاه بود و روی یه مگس داشته آزمایش میکرده یه روز بالهای مگس رو ازش
جدا میکنه بعد به مگسه میگه بپر! مگسه نمیپره برای بار دوم و سوم تکرار میکنه که بپر! ولی مگسه
نمی پریده ! در آخر نتیجه آزمایش رو اعلام میکنه: که اگر بالهای مگس را از تنش جدا کنید گوشهایش
نیز کر میشود!!!!
آقا همیشه خندون باشین!!!
البته پسرها که با وجود دخترها همیشه خنده شون به راهه!!!!
خاطرات غم انگیز یک دانشجوی دم بخت
دوشنبه اول مهر: امروز روز اولی است که من دانشجو شده ام. شماره ی کلاس را از روی برد پیدا کردم. توی کلاس هیچ کس نبود، فقط یک پسر نشسته بود. وقتی پرسیدم «کلاس ادبیات اینجاست؟» خندید و گفت: بله، اما تشکیل نمی شه! و دوباره در مقابل تعجبم گفت که یکی دو هفته ی اول که کلاس ها تشکیل نمی شود و خندید.
با اینکه از خندیدنش لجم گرفت، اما فکر کنم او از من خوشش آمده باشد، چون پرسید که ترم یکی هستید یا نه. گمانم می خواست سر صحبت را باز کند و بیاید خواستگاری! اما شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد نخندد!
***
دو هفته بعد، سه شنبه: امروز دوباره به دانشگاه رفتم. همان پسر را دیدم از دور به من سلام کرد، من هم جوابش را ندادم. شاید دوباره می خواست از من خواستگاری کند. وارد کلاس که شدم استاد گفت:"دو هفته از کلاس ها گذشته، شما تا حالا کجا بودید؟" یکی از پسرهای کلاس گفت:«لابد ایشان خواب بودن.» من هم اخم کردم. اگر از من خواستگاری کند، هیچ وقت جوابش را نمی دهم چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد طعنه نزند!
***
چهارشنبه: امروز صبح قبل از اینکه به دانشگاه بروم از اصغر آقا بقال سر کوچه کیک و ساندیس گرفتم او هم از من پرسید که دانشگاه چه طور است؟ اما من زیاد جوابش را ندادم. به نظرم می خواست از من خواستگاری کند، اما رویش نشد. اگر چه خواستگاری هم می کرد، من قبول نمی کردم . آخر شرط اول من برای ازدواج این است که تحصیلات شوهرم اندازه ی خودم باشد!
***
جمعه: امروز من در خانه تنها بودم. تلفن چند بار زنگ زد. گوشی را که برداشتم، پسری گفت: خانم میشه مزاحمتون بشم؟ من هم که فهمیدم منظورش چیست اول از سن و درس و کارش پرسیدم و بعد گفتم که قصد ازدواج دارم، اما نمی دانم چی شد یخ کرد و گفت نه و تلفن را قطع کرد. گمانم باورش نمی شد که قصد ازدواج داشته باشم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم خجالتی نباشد!
***
سه هفته بعد در روز شنبه: امروز سرم درد می کرد دانشگاه نرفتم. اصغر آقا بقال هم تمام مدت جلوی مغازه اش نشسته بود، گمانم منتظر من بود. از پنجره دیدمش. این دفعه که به مغازه اش بروم می گویم که قصد ازدواج ندارم تا جوان بیچاره از بلاتکلیفی دربیاید، چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم گیر نباشد!
***
سه شنبه: امروز دوباره همان پسره زنگ زد ! گفت که حالا نباید به فکر ازدواج باشم. گفت که می خواهد با من دوست شود. من هم گفتم تا وقتی که او نخواهد ازدواج کند دیگر جواب تلفنش را نمی دهم، بعد هم گوشی را گذاشتم. فکر کنم داشت امتحانم میکرد، ولی شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم به من اعتماد داشته باشد!
***
چهارشنبه: امروز یکی از پسرهای سال بالایی که دیرش شده بود به من تنه زد و بعد هم عذرخواهی کرد، من هم بخشیدمش. به نظرم میخواست از من خواستگاری کند، چون فهمید من چه همسر مهربان و با گذشتی برایش میشوم! اما من قبول نمیکنم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم حواسش جمع باشد و به کسی تنه نزند!
***
جمعه: امروز تمام مدت خوابیده بودم. حتی به تلفن هم جواب ندادم، آخر باید سرحرفم بایستم. گفته بودم که تا قصد ازدواج نداشته باشد جواب تلفنش را نمی دهم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم مسئولیت پذیر باشد!
***
دوشنبه: امروز از اصغرآقا بقال 2 تا کیک و ساندیس گرفتم. وقتی گفتم دو تا، بلند پرسید چند تا؟ من هم گفتم دو تا. اخم هایش که تو هم رفت فهمیدم که غیرتی است. حالا مطمئنم که او نمی تواند شوهر من باشد. چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم غیرتی نباشد، چون این کارها قدیمی شده!
***
پنچ شنبه: امروز دوباره همان پسره تلفن زد و گفت قصد ازدواج ندارد، من هم تلفن را قطع کردم. با او هم ازدواج نمی کنم. چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم هی مرا امتحان نکند!
***
دوشنبه: امروز روز بدی بود. همان پسر سال بالایی شیرینی ازدواجش را پخش کرد. خیلی ناراحت شدم گریه هم کردم ولی حتی اگر به پایم هم بیفتد دیگر با او ازدواج نمی کنم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم وفادار باشد!
***
شنبه: امروز یک پسر بچه توی مغازه ی اصغرآقا بقال بود. اول خیال کردم خواهرزاده اش است، اما بچه هه هی بابا بابا می گفت. دوزاریم افتاد که اصغرآقا زن و بچه دارد. خوب شد با او ازدواج نکردم. آخر شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زن دیگری نداشته باشد!
***
یکشنبه: امروز همان پسری که روز اول دیدمش اومد طرفم. می دانستم که دیر یا زود از من خواستگاری می کند. کمی که من و من کرد، خواست که از طرف او از دوستم "ساناز" خواستگاری کنم و اجازه بگیرم که کمی با او حرف بزند. من هم قبول نکردم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم چشم پاک باشد!
***
ترم آخر: امروز هیچ کس از من خواستگاری نکرد. من می دانم می ترشم و آخر سر هم مجبور میشم زن اکبرآقا مکانیک بشم !
از مرد بودن خود لذت ببرید و احساس غرور کنید!!!!!!
زیرا : همیشه از نام خانوادگی شما استفاده می شود . مدت زمان مکالمه تلفنی شما حداکثر 3 دقیقه است . برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید . در تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز می کنید . دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما ندارند . جنسیت شما در موقع مصاحبه استخدام مطرح نیست . رنگ اجزاء صورت شما در هر صورت طبیعی است . لازم نیست کیفی پر از لوازم بی استفاده را همه جا به دنبال خودتان بکشید . ظرف مدت 11 دقیقه می توانید حمام کنید و برای رفتن به مهمانی آماده شوید . اگر در 25 سالگی هنوز مجردید ، احدی به شما ایراد نمی گیرد . همکاران و دوستانتان نمی توانند اشک شما را در بیاورند . می توانید آرزوی هر پست و مقامی را داشته باشید . حداقل بیست راه برای باز کردن در هر بطری داخلی یا خارجی بلدید . ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشید . ....و بالاخره ، روزی یک پیر مرد موفق و سر بلند خواهید شد
بعضیها میگن من تو حرفام غرض ورزی دارم خب حالا اینو چی میگین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا من میگم دختر همون بدبختی است ولی هیشکی باورش نمیشد!!!!
کلی وقت صرف تحقیق و بررسی کردم تا به زبون ریاضی ثابت کنم !!
حلا کسی مونده که فکر کنه دختر مساوی بدبختی نیست؟!!
دخترا اصلا:
دخترا اصلا بینی هاشون رو عمل نمی کنن .
هیچ وقت به هم دیگه چپ چپ نگاه نمی کنن و به هم حسودی نمی کنن .
تمام طلا جواهراشون اصل اصله .
هرگزقبل از ازدواج ابروهاشون رو بر نمی دارن عمرا بردارن کی گفته
بر میدارن نه بابا بر نمی دارن که مرتبش می کنن .
بی اجازه مامان و بابا هیچ وقت بیرون نمی رن .
به بهانه کتابخونه با دوستشون که با یه پسر بیرون نمیرن بیرون باورکنین .
انقدر خواستگار دارن که نمیدونن به کدوم جواب بدن !!!
همیشه سر به زیرن اصلا به غریبه ها نگاه نمی کنن ( کاش فقط نگاه بود)
بعد ازازدواج تازه میفهمن حروم شدن تفلیها خونه باباشون همه چیزداشتن .
چشماشون رواصلا لنز نمی ذارن رنگش مادر زادی سبزوآبیه وخاکستری
بنفش زرد و قرمز و ..........
تا حالا تو زندگیشون با هیچ پسری حرف نزدن !!! ( این دیگه ته دروغه )
یک دختر مثل یک آدامس است ...
جویدن طولانی هر آدامسی به جز بی مزه شدنش حاصلی ندارد . ... هیج وقت آدامس نیم خورده کسی را به دهان نزارید....
داشتن آدامسی که نتوانی بازش کنی بانداشتنش فرقی ندارد .... آدامس زیاد مانده ارزش جویدن ندارد ...
هر از چندی به دندانهایتان فرصت استراحت هم بدهید به هر حالآدامستان را می توانید عوض کنید ولی دندانهایتان را نه ..
به چشیدن طعم تنها " یک " آدامس اکتفا نکنید. آدامسها در شکلها و , قیمتها و مزه های مختلف ساخته می شوند ....
فراموش نکنید که پایان کار هر آدامسی سطل اشغال است . پس برای هیج آدامسی قیمت زیادی نپردازید ....
ازدواج مثل قورت دادن آن میماند .هیج احمقی آدامسش را قورت نمی دهد ...
داشتن یک بسته آدامس همیشه بهتر از داشتن فقط یک آدامس است ....
حسرت آدامسی را که دورش انداخته اید را نخورید . آدامس های خوشمزه ترهمیشه پیدا می شود
شخصا معتقدم که هیچ مردی نباید به دام ازدواج بیفته ولی چه کنیم که بعضی از مردان ناچار به ازدواج میشن!!
خب جهت آگاه کردن این گونه مردان اغفال شده باید کاری کرد.
مثلا :
عکس دختر در روز خواستگاری عکس زن در روز بعد از ازدواج
نظر شما چیه؟
البته باید یه شاهکار عکس بر داری رو در این مورد بهتون نشون بدم.
اول همه دخترا ممکنه به این شکل ناز به نظر بیان ولی اگه میخواین حقیقت رو ببینین این عکس
پایین رو select کنین تا آبی شه بعدش میتونین از من برای این افشا گری تشکر کنین!!!
(برای دیدن حقیقت موس را از نوشتهی بالا تا پایین عکس بکشید)
بابا دوستم فقط آقایون
چند وقت پیش مطلبی خیلی مهم توجه منو به خودش جلب کرد و اونم این بود که هیچوقت بر روی دوستان خودتون که از جنس مونث و یا خانوم هستن حساب نکنین !!
در واقع خانومها دوستان خوبی نیستن و واسه همین به همه، چه آقا و چه خانوم توصیه می کنم که دوستاتون رو منحصرا از بین آقایون انتخاب کنین !!
خب مسلمه که همه می پرسن چرا ؟!
با یک مثال ساده توضیح می دهم واستون :
آقا و خانومی که چند وقتی بود باهم ازدواج کرده بودن پس از مدتی اتفاقات جالبی واسشون رخ می ده
یه شب خانوم نمی ره خونه
فردا صبح در بازگشت به خونه آقا از خانومش سوال می کنه که دیشب کجا بودی ؟
خانوم هم جواب می ده که خونه ی یکی از دوستام بودم !!!
آقا بلافاصله بعد ازین جواب به 10 تا از بهترین دوستان خانوش تلفن می کنه و ازشون سوال می کنه که آیا خانومش دیشب پیش اونا بوده یا خیر ؟
همگی دوستان خانومه جواب می دن نه !!!!!
خب به همین راحتی می تونیم پی ببریم که خانوم ها دوستان خوبی نیستن و هیچ وقت نمی روشون حساب کرد
اما حالا چرا آقایون دوستان خوبی هستن و همیشه می تونین روشون حساب کنین
چند وقت بعد از این ماجرای آقا و خانومه !!!
آقا یه شب خونه نمی ره
و فردای اون شب در بازگشت به خونه این بار خانومه از آقا سوال می کنه که دیشب کجا بودی ؟
آقا بلافاصله جواب می ده که : خب، پیش یکی از دوستام بودم !!!
و خانوم بلافاصله به 10 تا از بهترین دوستای آقا زنگ می زنه و می گه که :
آیا آقا دیشب پیش اونا بوده یا خیر ؟
8 تا از دوستای آقا می گن که آره !!!!! آقا دیشب پیش ما بوده
و 2 تا هم می گن که هنوز هم پیش ماست !!!!! لووول
به همین راحتی می تونین نتیجه بگیرین که دوستان مرد خیلی قابل اعتماد تر هستن و همیشه می شه روشون حساب کرد .
راننده زن را چطور بشناسیم :
1) اگه ماشینش پنچر بشه کاپوت ماشین رو بالا میزنه و توی ماشینو نگاه میکنه!
2) اگه راهنمای چپ رو بزنه و سمت راست بپیچه!
3) وقتی پشت سرش باشی و چراغ بزنی یا بوق بزنی توی آینه رو نگاه
کنه تازه یادش میاد که روسریش رو باید درست کنه!
4)اگه یه تصادف دیدین که 7 1 تا ماشین پشت سر هم با هم برخورد کردن
حتما راننده ماشین اول یه خانوم بوده که مثلا یه گربه سه خیابون جلوتر
خورده زمین خانوم زده زیره ترمز!
کلی چیز واسه خنده (آرشیو) هههه
کوتاه و خواندنی 3
اینم واسه دخترهای دانشجوی خوش خیال
اینم دلایل غرور مردان
بدون شرح
فرمول دختر برابر بدبختی
دخترا اصلا:
شباهت دختر با آدامس
موقع ازدواج حواست رو جمع کن
بابا دوستم فقط آقایون
خانومای راننده
[عناوین آرشیوشده]
[ خانه :: پارسی بلاگ :: مدیریت:: پست الکترونیک :: شناسنامه]
تعداد مشتری:97701 |
||
چایی:2 چایی با قلیون :3 |
||
بفرما چایی |
||
آبدارچی
زیاد کنجکاوی نکن واسه بچه خوب نی!!!! |
||
آبدارچی |
||
|
||
چی میل داری داداش |
||
متن هر چی بخوای هست فقط لب تر کن! |
||
بخند بابا |
||
تشریف داشتین!! |
||
|
||
کوچیکت آی دیش اینه: |
||